حسین راغفر- استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا: مسئله دلارزدایی به خاطر رشد فزاینده اقتصاد چین در حال وقوع است. چینیها به دنبال توسعه حضورشان در همه دنیا از جمله در آسیا هستند و با اقتصادهای اصلی آسیا نیز ارتباط گستردهای برقرار کردهاند. به عنوان نمونه ارتباط چینیها با روسها به گونهای است که قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری منعقد کردند و مبادله در این قرارداد بدون دلار و بر اساس یوان صورت میگیرد. اخیرا هم چینیها برای اولین بار یک قرارداد بزرگ با کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان منعقد کردند که در این قرارداد نیز مبادله تجاری بر پایه یوان چین شکل گرفته است.
باید در نظر داشت، چاپ هر برگ اسکناس ۱۰۰ دلاری، ۴۰ سنت برای دولت آمریکا هزینه در بر دارد. یعنی آمریکا ۹۹ دلار و ۶۰ سنت از چاپ این کاغذ، میتواند از دنیا کالا وارد کند. بنابراین اعتبار این کاغذ که ثروت دنیا را به سمت آمریکا هدایت کرده و موجب قدرت اقتصادی و سپس قدرت سیاسی و نظامی این کشور شده، چاپ همین کاغذ است.
بنابراین اتفاقی که به تدریج افتاده، به گونهای است که رشد اقتصاد چین و جایگزین شدن تقاضای یوان چین به جای تقاضای دلار، خود به خود به کاهش و افول قدرت دلار میانجامد. به بیان دیگر، این انتظار وجود دارد که به طور واقعی در آیندهای نزدیک کماکان شاهد افول بیشتر دلار در مبادلات تجارت جهانی باشیم. بنابراین از این جهت، مسئله دلارزدایی معنای جدی پیدا میکند. اما اینکه ایران عضو بریکس شده است و به همین دلیل میتوانیم انتظار داشته باشیم کشورهای عضو بریکس خارج از نفوذ آمریکا عمل کنند، به نظرم یک مقدار زودهنگام است.
امروز شاهد هستیم که هند به عنوان رقیب چین مورد توجه سیاستگذاران آمریکایی قرار گرفته و در حال ایجاد یک راه مبادلات تجاری هستند تا در نتیجه آن، چین را محدود کنند، که البته در این فرآیند ایران را هم مورد تحریم قرار دادهاند، یعنی ما را هم از این مسیر خارج میکنند. در نتیجه معتقدم آنچه با عضویت ایران در بریکس به ما کمک میکند، صرفا عضویتمان نیست، چون هند یکی دیگر از قدرتهای عضو همین توافق است، اما تحت فشار آمریکاییها قراردادهایی را لغو کرده است. اما آنچه در این شرایط میتواند به دلارزدایی در ایران کمک کند، رشد تولید است. این مسئله مهم و کلیدی نیز به سیاستهای داخلی ما بر میگردد و اینکه ما چگونه بتوانیم ظرفیتهای تولیدمان را افزایش دهیم و در مبادلات منطقهای، حداقل بتوانیم درآمدهای ارزی بیشتری غیر از دلار کسب کنیم. ما باید سیاستهای متناسب برای رشد تولید در کشور را اتخاذ کنیم تا آن موقع بتوانیم از ثمرات دلارزدایی بهرهمند شویم.
در کنار آن میتوان اقدامات دیگری نیز انجام داد. به نظرم اقدام اخیر بانک مرکزی در تامین نیاز ارز زائران اربعین از طریق دینار به جای دلار، مناسب بوده است. این رویکرد میتواند در مبادلات تجاری با کشورهای همسایه مدنظر قرار بگیرد. به بیان دیگر، اگر پول ملی را مبنای مبادلات تجاری با کشورهای همسایه قرار دهیم، خیلی موفقتر خواهیم بود. البته اقداماتی هم در این رابطه صورت گرفته است و ارتباطات ما با روسها و بعضی از کشورها از جمله چین که بزرگترین ارتباطات تجاری را با کشورمان دارد، شکل گرفته است و به این سمت و سو حرکت کردهایم. نفس این رویکرد اخیر بانک مرکزی، بسیار حرکت درستی است، منتهی اگر این اقدام بتواند گسترش پیدا کند که کاملا هم قابل درک است، نتایج مثبتی در آینده به همراه خواهد داشت.
در خصوص اینکه با کدامیک از کشورهای همسایه رویکرد مذکور قابلیت اجرای موفق دارد؟ باید در نظر داشت که تا چه اندازه ظرفیتهای تولیدی و کالاهای ما مورد استقبال آن کشورهاست؟ برای مثال، اگر امارات به کالاهای ایرانی نیاز داشته باشد، باید کالاهای تولیدی مورد نیاز و مطلوب این کشورها باشد. در نتیجه آن موقع میتواند به افزایش صادرات منجر شود و تقویت تراز تجاری ما با آن کشورها را رقم بزند.
بنابراین آن موقع معنادار خواهد بود که این مبادله با پولهای ملی صورت بگیرد. اما الان تراز تجاری ما طی سالهای اخیر با امارات منفی شده است. بنابراین اگر تولیدات ما به نحوی باشد که مورد استقبال کشورهای همسایه قرار بگیرد، قطعا مبادله با ارزهای ملی به نفع ایران خواهد بود. در نتیجه همانطور که پیشتر اشاره شد، مسئله اصلی به سیاستهای داخلی بر میگردد. اینکه تا چه اندازه بتوانیم تولید را در داخل تقویت کنیم و محصولات تولید داخل کشورمان بتواند قابل رقابت با محصولات کشورهای همسایه باشد. باید توجه داشت که ظرفیتهای مناسب برای این رویکرد در داخل کشورمان داریم. منتهی موانع متعددی هم برای فعالان اقتصادی وجود دارد که برای رفع آنها، کار زیادی باید صورت بگیرد.
نظر شما